اولین روزهای جنگ بود که حاج یدالله کلهر به همراه ۴۵ تا ۵۰ نفر از بچه های کرج، راهی منطقه جنگی شد و خود، مسئولیت آنها را به عهده گرفت.

بچه‌های کرج؛ جسارت بسیار بالا و روحیه خیلی خوبی داشتند. هیچوقت خنده از چهره‌شان دور نمی‌شد، حتی در سخت‌ترین شرایط هم بساط شوخی و خنده‌شان به راه بود.

همبستگی‌شان هم مثال زدنی بود. شادی و شجاعت، دو خصوصیت بارز بچه‌های کرج بود. پُرکار بودند و کم‌توقع. به یاد ندارم هیچکدامشان اهل غر زدن بوده باشند. هیچوقت هیچکدام از بچه های کرج شکایت نکرد که: چرا مهمات نداریم؟… چرا سلاح نداریم؟… چرا غذا نداریم؟… چرا مأموریت درست و حسابی نداریم؟… چرا اینجا کسی ما را به رسمیت نمی‌شناسد؟… و…

آنها برعکس، در خدمت و رزم و شجاعت، گوی سبقت را از دیگران ربوده بودند. همیشه در حال تهاجم بودند و با اصرار می‌خواستند بروند جلو.

کرجی‌ها به تبع فرمانده‌شان، نقش مهم و استراتژیکی در جنگ داشتند و این نقش ویژه را مرهون سردار شهید کلهر هستند.

حاج یدالله کلهر؛ خود، الگوی عملی شایسته‌ای برای نیروهایش بود. او به آموزش مستمر، اهمیت ویژه‌ای می‌داد و بچه‌هایش مدام در حال آموزش بودند. کلهر؛ هر شب تمام بچه‌ها را سازماندهی می‌کرد و همیشه برایشان مأموریت‌های تازه در نظر می‌گرفت.

خودش هم می‌رفت هر جا که سخت‌تر بود. ترس برای کلهر؛ معنی نداشت.

راوی: سردار حسین دقیقی

More To Explore

شهید

شهید

شهدا

شهید محمدرضا محمودی تفرشی

نام: محمدرضا نام خانوادگی: محمودی تفرشی نام مادر: فاطمه نام پدر: حسن تاریخ تولد: ۱۳۴۸/۱۲/۲۵ محل تولد: تهران وضعیت تاهل: مجرد میزان تحصیلات: اول متوسطه (علوم تجربی) سن: ۱۷ سال تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۲/۱۲ محل

خانهدسته‌هاحساب کاربریسبد خرید
جستجو کردن