مثل یک پدر
مثل یک پدر بود برای خواهرانش. حواسش بهشان بود؛ به حجابشان، به درسشان، … خودش نتوانسته بود درسش را تمام کند، اما به آنها می گفت: تا هر وقت که می خواهید، درس بخوانید....
مثل یک پدر بود برای خواهرانش. حواسش بهشان بود؛ به حجابشان، به درسشان، … خودش نتوانسته بود درسش را تمام کند، اما به آنها می گفت: تا هر وقت که می خواهید، درس بخوانید....
سال ۱۳۶۵ بود. دشمن با انجام عملیات متحرک، توانسته بود از فکه عبور کند و ۹ کیلومتر وارد خاک ایران شود. فکه؛ برای هر دو طرف، منطقۀ مهمی بود؛ هر کسی که فکه را...
هوا سرد بود؛ مثل همۀ زمستانها و همۀ بهمنها آن روز ولی؛ فرق داشت با دیگر روزها… دوازدهمین روز بهمن ۱۳۹۲، لااقل برای محمود؛ آن روز، روز دیگری بود… گرمتر از همیشه گرمتر از...
بشنو از نی ناله های رنج را بغض های کربلای پنج را تصاویری از عملیات کربلای ۵ و شهدا و رزمندگان لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهدا علیه السلام، همراه با اندوهِ نگفتهی علمدار لشکر ۱۰...
حسین راحت، از همان هجدهمین روز بهمن ماه ۱۳۳۷ که قدم در این دنیای مادی گذاشت، همواره با مشکلات کوچک و بزرگ، دست به گریبان شد. یکساله بود که طعم تلخ بیپدری را چشید...
درباره شهید رحمان میرزازاده، شهید منصور احدی و شهید توحید ملازمی (شهدای تخریب) کار مین گذاری که تمام شد، بچههای تخریب هم به مرخصی رفتند. رسم بود بین رزمندگان؛ که قبل از دیدن خانواده...
عملیات کربلای ۴ در روز چهارشنبه سوم دیماه ۱۳۶۵ در منطقه ای به عرض حدود چهل کیلومتر از پاسگاه زید عراق در شمال شلمچه تا تقاطع رودخانههای اروند و کارون و در حدفاصل سپاهای...
عملیات کربلای۴ در آغازین ساعات روز ۴ دیماه ۶۵ در منطقه عمومی خرمشهر انجام شد. حوالی ساعت ۱۲ شب بود که عملیات آغاز شد. لشکر ما تحت امر قرارگاه قدس سپاه بود. با بیسیمی...
شهادت ۷ شهید تخریبچی در فاو، به روایتِ شهید چاردولی شب ولادت قمر بنی هاشم بود… ما در خط پدافندی فاو بودیم و بچههای تخریب رفته بودند برای مینگذاری خط دشمن که یکدفعه صدای...
حاج علی فضلی؛ فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام حین کار، خیلی جدی بود و بسیار قانونمند. بعضی وقتها که کار، خوب پیش نمیرفت، چنان داغ میکرد که اگر نمی شناختیاش، گمان میکردی این...