برچسب: خاطره
من راهی ام…
درباره شهید مهدی تهرانی به روایت همسر شهید هیچوقت ندیدم نمازش به تاخیر بیفتد. اغلب در مساجد بود و نمازهایش را به جماعت می خواند. وقتی هم در خانه بود نعمت نماز جماعت را...
بلبلِ امام
درباره شهید امیر زرعکانی بازنویسی از نت با جرقههای انقلاب، امیر نیز همچون سایر شیفتگان حق و عدالت، چنان عاشق امام شد که با خود عهد بست که در راه امام و اسلام خود...
پای شکسته و روح استوار
درباره شهید تقی رجبی به روایت پسر شهید یک بار در دورهی آموزشی پای بابا مو برداشت. او را بردند بیمارستان و بعد هم به خانه فرستادند که استراحت کند، اما مگر بابا یک...
نخستین سالگرد شهادت جانباز حاج مصطفی بابایی
یک سال از شهادت جانباز حاج مصطفی بابایی گذشت. وی سالها با درد و رنج ناشی از جراحات جنگی دست و پنجه نرم کرد و بعد از چند دهه، عاقبت سال گذشته مزد صبوری...
پیوند گلوله و گلو
درباره شهید تقی رجبی به روایت پسر شهید آخرین دیدارمان را خوب به یاد دارم. مگر میشود فراموش کنم… آخرین ملاقات من و بابا در معراج الشهدا بود. نشانیاش را جویا شدم و دیدم...
ما فکر میکردیم تو منافق هستی
خاطره درباره شهید حسن پردازی مقدم من به دلیل اینکه یک سمت صورتم آسیب دیده بود، ریش نمی گذاشتم، سبیل می گذاشتم. یک موتور قدیمی داشتم که با آن به واحد مهندسی می آمدم....
الصدیق الشهید
درباره شهید سید مجید حسینی هرات به روایت مادر شهید یک روز که ما خانه نبودیم و فقط مجید مانده بود، وقتی برگشتیم، از او پرسیدیم هیچکس تلفن نزد؟ او جواب داد: چون ممکن...
ارباب خانه کیست؟
درباره شهید امیرمسعود صادقی یکتا (صمد یکتا) به روایت برادر شهید رابطهی من و برادرم رابطهی خوبی بود. گاهی با هم شوخی میکردیم و میگفتیم: “ارباب خانه کیست؟” یادم است برادرم مشتی محکم روی...