کودکِ بزرگ
درباره شهید علی اصغر بابایی به روایت برادر شهید خیلی اوقات یک گوشه مینشست و فقط به بازی ما نگاه میکرد. طوری که انگار به نظرش میرسید ما سرگرم و مشغول بچه بازی هستیم....
درباره شهید علی اصغر بابایی به روایت برادر شهید خیلی اوقات یک گوشه مینشست و فقط به بازی ما نگاه میکرد. طوری که انگار به نظرش میرسید ما سرگرم و مشغول بچه بازی هستیم....
شهید محمود زارعی اقدم به روایت مجتبی زارعی اقدم برادر شهید امام جماعت اجباری محمود؛ شناسنامهای ۵ سال از من بزرگتر بود، اما انگار ۵۰ سال جلوتر از من بود. از همان کودکی، با...
شهید ناصر اربابیان به روایت محسن اربابیان (برادر) همراه با برادر ناصر برادر بزرگتر بود. من حدود یک سال و نیم بعد از او به دنیا آمده بودم. من و او، هم برادر بودیم...