قرار عاشقی

می خواست زودتر به جبهه باز گردد. چاره ای نبود، یک هفته مراسم برادرش داود را جلو انداختیم تا حداقل در این مراسم احمد هم حضور داشته باشد.

پدر شهید احمد آجرلو:

می خواست زودتر به جبهه باز گردد. چاره ای نبود، یک هفته مراسم برادرش داود را جلو انداختیم تا حداقل در این مراسم احمد هم حضور داشته باشد.

مراسم داود با حضور حاج احمد برگزار شد. در آخر رفتیم با کمک چند نفر از جوانها وسایل تزیین مراسم را جمع کنیم.

نردبان را که به دیوار تکیه دادیم، حاج احمد آمد و با حالت جدی گفت: ” لازم نیست جمع کنید! به همین زودی باز هم احتیاجتان می شود.”

دست از کار کشیدیم. رفتیم سر مزار داوود. احمد سینه اش را به مزار برادرش چسباند و زیر لب میگفت: ” داوود جان قرار بود فراقمان به یکسال نرسد!”

و در همان حالت گفت:” نمی دانم کجای کارم اشکال دارد!” این را گفت و رفت…

حاج احمد درست می گفت. شش روز بعد به همان وسایل تزیین، نیاز پیدا کردیم. حاج احمد به قولش عمل کرد و به یکسال نرسیده، از میان ما پرکشید و به برادرش پیوست.

*شهید احمد آجرلو جانشین تیپ ثارالله ، در ۲۵ دیماه ۱۳۶۶ در عملیات بیت المقدس۲ در منطقه ی ماووت به شهادت رسید و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

یک دیدگاه

  1. ۲۴ فروردین ۱۳۹۹ در ۷:۰۹ ق٫ظ

    ناشناس

    پاسخ

    روح برادران شهید آجرلو شاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search