شهید احمد آجرلو

نام: احمد   |   نام خانوادگی: آجرلو   |   نام پدر: سیف الله

تاریخ ولادت: ۱۳۳۷/۵/۱   |   محل ولادت: کرج / تهران   |   سن: ۲۹

تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۰/۲۵   |   شهادت: ماووت عراق – عملیات بیت المقدس ۲

مزار: گلزار شهدای بهشت زهرا (س)، قطعه ۲۶، ردیف ۸۱، شماره ۵۰

سمت: جانشین تیپ ثارالله

زندگینامه شهید احمد آجرلو

احمد در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۳۷ در حوالی شهرستان کرج چشم به جهان گشود.

احمد از بدو تولد، کودکی باهوش و خوشرو بود. دوره ابتدائی را در مدرسه بهرام به پایان رساند و در طول تحصیل در این مقطع بارها کارت افتخاری از سوی معلمان دریافت کرد. احمد در حین تحصیل در کارهای دامداری به پدرش کمک میکرد. پس از آن وارد دبیرستان شد و با نمره های عالی تا دریافت مدرک پنجم متوسطه پیش رفت. او جذب کتابهای سیاسی و مذهبی شده و به مطالعه کتابهای شهید مطهری می پرداخت. همچنین حین تحصیل، به مبارزه علیه رژیم نیز مشغول بود. سال آخر دبیرستان عمداً مردود شد تا به سربازی اعزام نشود، چرا که رژیم شاه را رژیمی ظالم و عدالت ستیز می دانست.

احمد پیش از پیروزی انقلاب، فعالیت‌های انقلابی چشمگیری داشت و همواره درصدد مبارزه با رژیم ستمشاهی بود. او همراه دوستان انقلابی خود، تا پاسی از شب، بیرون از خانه، به پخش اعلامیه های حضرت امام خمینی (ره) اقدام می‌کرد. احمد، در دوران انقلاب، در شهرستان کرج همواره به عنوان جلودار در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می جست و مردم را علیه رژیم تهییج می نمود.

پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، برای حراست از دستاوردهای آن، جذب کمیته انقلاب اسلامی شده و به فعالیتهای انقلابی خود در این نهاد نو پا ادامه داد. او به عنوان فردی آگاه و دلسوز، در کمیته مسئوولیت پذیرفت و مدت یک سال در این نهاد انقلابی به خدمت مشغول شد. در طول این مدّت، در مسجد صاحب الزمان (عج) برنامه های فرهنگی و نظامی منظّمی را برای جوانان محل ترتیب می داد.

احمد به دنبال تحرکات ضّد انقلاب در کردستان، برای مقابله آنان به این استان اعزام شد و در کنار دیگر رزمندگان به فعالیّت پرداخت.

احمد آجرلو، پس از شروع جنگ تحمیلی، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در دفتر هماهنگی ستاد مرکز سپاه به خدمت پرداخت. مدتی نیز به عنوان مسئول دفتر تحقیق و بازرسی سپاه انجام وظیفه کرد و در این مسئولیت و مسئولیت قبلی، همواره در حال مأموریت به شهرها و استانهای مختلف به سر می برد و با تلاش شبانه روزی، به هماهنگی و انتظام امور می پرداخت.

او هنگام گذرانیدن دوره آموزش در پادگان، کارآیی و شایستگی خود را بروز داد و خیلی زود به عنوان فرمانده گردان در پادگان معرفی شد.

از آن جا که سپاه به وجود او در جای دیگر نیاز داشت، او را به مأموریت به شهرستان مشگین شهر و مراغه اعزام کرد. آجرلو در این شهرها، منشأ خدمات شایسته ای می شود و به خاطر ابراز لیاقت، به فرماندهی منطقه سپاه در آذربایجان شرقی منصوب می گردد.

احمد پیش از عزیمت به تبریز، در مراغه، ازدواج کرد. خطبه عقدشان را امام خمینی(ره) جاری نمود. ثمره این ازدواج، دو فرزند است.

احمد در تبریز خدمات زیادی را در انتظام و ساماندهی امور سپاه و بسیج انجام داد تا جایی که زمانی که هیأتی از سوی حضرت امام در ارتباط با فرمان ۸ ماده ای معظم له به این منطقه رفت کوچکترین اشکال و لغزش در کارهای او نیافت.

وی در بهمن ۱۳۶۳ به عنوان فرمانده سپاه پاسداران ناحیه کرج برگزیده شد.

احمد آجرلو، از بدو مسئوولیت خطیرش در سپاه کرج، با اقتدار و اخلاق حسنه به ساماندهی و اصلاح امور پرداخت.

با تلاش پیگیر، پایگاههای مقاومت بسیج را در ناحیه کرج راه اندازی کرد.

مهمّترین محور فعّالیتش، به اعزام نیرو به مناطق کردستان و غرب کشور و نیز پشتیبانی لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) اختصاص یافته بود.

در این مدت با کمکها و حمایتهای مردمی، ساختمانهای متعدّدی را برای سپاه و بسیج کرج احداث نمود و اردوگاه حصارک را از این طریق راه انداخت. برای لشکر ۱۰ سیّدالشهدا (ع) پادگانی را در دو کوهه احداث نمود و برای این کار مهم، حتی به حجّت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی و فرماندهی کّل سپاه متوسّل شد و با حمایت آنان و پشتیبانی مالی مردم کرج، پادگان عظیمی برای لشکر فراهم آورد.

آجرلو با تمام این تلاشهایی که در پشتیبانی لشکر۱۰ سیّدالشهدا (ع) و دیگر یگانها صورت داد، هنگام عملیّات خودش را می رساند. حتی به خاطر حضور در جبهه، از مسئوولیت خود از فرماندهی سپاه کرج استعفا داد، ولی پذیرفته نشد.

پس از شهادت جانشین لشکر ۱۰ سیّدالشهدا (ع)، او به عنوان جانشین لشکر پذیرفته شد و مدت یک ماه در این مسئولیت انجام وظیفه کرد، اما از آنجا که خلاء وجود او در سپاه ناحیه کرج مشهود بود، جانشینی لشکر به دیگری واگذار شد.

در طول خدمات درخشان خود در سپاه ناحیه کرج، از فعالیتهای فرهنگی نیز غفلت نمی کرد و نمونه آن، راه اندازی مدرسه شاهد کرج بود که خود نیز از نزدیک با مسئوولان مدرسه همکاری می کرد.

احمد آجرلو فردی شجاع، با صلابت و متواضع و گشاده رو بود. به نظم و انضباط اهمیت می‌داد و در ایجاد نظم سختگیر بود. از ریا و خودنمایی بشدت پرهیز می‌نمود و نسبت به پدر و مادر با تکریم و تواضع و با همسرش نیز با مهر و محبت رفتار می‌کرد.

وی سرانجام در تاریخ ۲۵/۱۰/۶۶ در منطقه ماووت در عملیات بیت المقدس دو به شهادت رسید.

وصیتنامه شهید احمد آجرلو

انا لله و انا الیه راجعون

طبق تکلیف که امام و رهبرم برای من تعیین می کند عمل می کنم.

امام می فرماید برای اسلام مشکلی پیدا شده است و باید این مشکل را از میان برداریم. پس باید به مجاهدان پیوست به عنوان قطره ای که به دریا می‌پیوندد، پیوست تا بتوان سد راه را برداشت و حرکت خروشان انقلاب اسلامی را تداوم بخشید.

تشیع از آغاز حرکت با خون های “حسین” ها و “علی” ها آبیاری شده و هنوز هم نیاز به خون دارد و شیعه متعهد مسئول است که باید این خون را بدهد تا پرچم سرخ لا اله الا الله را در گیتی بر افراشته کند.

و من حرفی با پدرم دارم

و آن اینکه اگر لیاقت شهادت را داشتم و خداوند این خون ناچیز را به درگاهش پذیرفت؛ امیدوارم که شما هم با تربیت فرزندان دیگر و فرستادن آنها به جنگ حق و باطل، دین خود را به اسلام و قرآن اداء کرده باشید.

وای برکسی که مرتکب گناه بزرگ عدم تبعیت از امام گردد! و وای بر مسوولانی که شب را روز و روز را شب می‌کنند و به ناله فرزندان شهدا و پدران و مادران شهیدداده و همسر و شوهر از دست داده اهمیتی نمی‌دهند. در این جنگ تمام عیار و گسترده، از استکبار شرق و غرب،… هدفی جز براندازی نظام اسلامی امت نداشتند. دیدید که چگونه با استفاده از تجربیات جنگی چند صد ساله خود و با اعزام مستشاران و تسلیحات فوق مدرن خاک کشور اسلامی و مظلوم و بی‌دفاع ما را مورد تجاوز قرار داده و به عنوان یک پیروزی بزرگ، به جهان القا می‌کند. اگر قدری توجه کنیم، می‌بینیم که امروز در نبرد شرافتمندانه و دفاع پیروزمندانه، ابتکار عمل در دست رزمندگان اسلام است کرامت ما با حضور در این نبرد، در طول تاریخ آینده بشریت، حفظ خواهد شد.

ان‌شاالله

و تو ای مادرم؛ مادری که میدانم تو یک لحظه به دوری ما تحمل نداری ولی چه کنم که حکم اسلامی و مسئله نبرد حق و باطل است و نمی توانم پیش تو باشم و مائیم که باید بر دشمن بتازیم و از تو میخواهم تا حدی که میتوانی خود را کنترل کنی و در راه خدا تا جائی که میتوانی بکوشی.

و ضمنا از شما میخواهم جنازه من را به بهشت زهرا سلام الله علیها برده و در جوار شهیدان با تمام سادگی به خاک بسپرید و از کلیه دوستان و برادرانم می خواهم که به هیچ عنوان اقدام به گذاشتن حجله و امثال اینها نکنید.

با تشکر

احمد آجرلو  12-7-59

 

فرازهایی از وصیتنامه شهید احمد آجرلو

مادر جان! دوست دارم هم‌چون دیگر شهدا، جنازه‌ام در صحرای کربلای ایران اسلامی بماند و امیدوارم بعد از شهادتم برای من گریه نکنید. چنان‌چه خواستید گریه کنید، برای مظلومیت امام حسین(ع) و برای اسارت و مظلومیت حضرت زینب(س) گریه کنید و بر مصائب یاران امام حسین(ع) در روز عاشورا و از کربلا تا اسارت و سختی‌ها و مظلومیتی که بر آنان گذشته، گریه کنید.

در شرایطی که ایران اسلامی در شعله های آتش خیانتهای اقتصادی، اجتماعی، نظامی، سیاسی و… امپریالیسم آمریکا و دست نشاندگان آنها سوخت، مردی از سلاله پاک نبی اکرم(ص) حضرت آیت الله العظمی امام خمینی از روحانیت تشیع به پا خواسته و همچون جدش رسول الله(ص) جامعه آلوده را با رهنمودهای حکیمانه خود و اصلاح امت به جامعه اسلامی امروزی تبدیل نموده است. هرچند امت ما از مشکلات خسته نمی شوند ولی باید بدانند خصلت خستگی ناپذیری و ایمان به اسلام بود که ما را تا به امروز در تمامی جبهه ها پیروز کرده و خواهد کرد.

 

وصیت خانوادگی شهید احمد آجرلو

پدر رزمنده و مادر عزیزم، چیزی برای شما ندارم که بگویم الا ذکر دین شما نسبت به بنده حقیر. زبانم قاصر است که زحمات شما را ذکر نمایم و همینقدر از شما پدرم تشکر می کنم که لقمه حلالی با تمام زحمت تهیه و به فرزندانت خورانده ای و از شما مادر عزیزم تقدیر می کنم که با شیر پاک خود در ما زمینه لیاقتی را به وجود آوردی که خداوند قبول کرده و به لقاء او بپیوندیم. هرچند تا به امروز زحمات فراوانی کشیدید اما طاهره و زهرا و مرتضی را از یاد نبرید و با توافق یکدیگر زندگی کنید و نوع و محل زندگی را با توافق هم به عهده طاهره بگذارید و با شناختی که از ایشان دارم حتما عاقلانه تصمیم می گیرد و نظر شما را نیز توجه می نماید.

و اما شما همسر عزیزم،

عمری را با هم زندگی کردیم و از نشستهایی که در زندگی که بیشتر حاصل انقلاب بود داشتیم و الحمدلله موفق هم بودیم و تا لحظه ای که بنده از شما خداحافظی کرده و روانه نبرد با کفار شدم در کانون گرم خانواده از یکدیگر راضی بودیم و راضی تر زمانی بود که خودت بنده را برای حرکت علیه کفر مستکبر و حرکتم را سریعتر نمودی.

آفرین بر شما زمانی که اینچنین برای رضای خدا از زندگی خود می گذرید. امیدوارم که ان شاءلله همچنان در سنگر دفاع از اسلام ثابت قدم باشید هرچند می دانم مشکلات فراوان و چندین برابر خواهد شد. هرچند اداره مرتضی و زهرا بدون پدر بسیار مشکل خواهد بود اما آنچه مسلم است با توکل به خدا و یاری خواستن از او و توسل به ائمه اطهار این مشکل را حل می کنید.

فشار فراوان زندگی با چندین برابر فعلی در روبروی شماست اما خدا نکند خسته شوی. توکل به خدا کنید. ان شالله شما باید محور وحدتی باشید در خانواده پدرم و پدرت که پدر من هم هست.

برادران و خواهرانم را به تقوای الهی راهنمایی می کنم و امیدوارم در راه اسلام و امام مستحکم بایستند و در صحنه نبرد حضور یابند و فرزندانشان را حضور دهند که سعادت ما در این حرکت است.

از خانواده عمویم حاج اصغر و سایر بستگان و دوستان شرمنده ام. امیدوارم همه حلالم نمایند.

راجع به حساب زندگی، همسرم کاملا در جریان هستند و ایشان طلبکاری و بدهکاری را می دانند. ان شالله اقدام نمایند و حاج آقا حسینی به عنوان ناظر و پدرم به عنوان وصی بنده می باشند.

اجرکم عندالله

اردوگاه کوثر – اهواز

پاسدار احمد آجرلو ۳۰ آذر ۱۳۶۵

و اما مرتضی و زهرا

خداوند را شکر می کنم که چنین فرزندان سالم را عطا نموده اما مهم این است که نعمت های خدایی در راه او قرار گیرند.

فرزندانم مرتضی و زهرا،

تنها چیزی که از شما انتظار دارم این است که در راه خدا مستحکم باشید. با کسب علم و آگاهی در خدمت اسلام باشید. نگذارید راه خونین پدرتان متوقف شود. پرچم خونین را به دست بگیرید و با فریاد الله اکبر و پیروی از امام بر دشمنان بتازید که شعار ما ادامه نبرد تا ظهور آقا امام زمان (عج) می باشد.

نامه‌های شهید احمد آجرلو

اسناد

آثار تولید شده درباره شهید احمد آجرلو

کتاب “کسی به رویم لبخند خواهد زد؟ ماه هنوز در آسمان است.” درباره سردار شهید احمد آجرلو تهیه شده است.

نویسنده: محمدرضا کاشانی

سال انتشار: ۱۳۷۷

انتشارات: کمیته انتشارات کنگره بزرگداشت سرداران شهید سپاه و ۳۶ هزار شهید استان تهران

گالری تصاویر

More To Explore

شهید

شهید

شهدا

شهید محمدرضا محمودی تفرشی

نام: محمدرضا نام خانوادگی: محمودی تفرشی نام مادر: فاطمه نام پدر: حسن تاریخ تولد: ۱۳۴۸/۱۲/۲۵ محل تولد: تهران وضعیت تاهل: مجرد میزان تحصیلات: اول متوسطه (علوم تجربی) سن: ۱۷ سال تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۲/۱۲ محل

خانهدسته‌هاحساب کاربریسبد خرید
جستجو کردن