خاطرات, درباره شهید

روزگار سخت

شهید عزت الله اوضح به روایتِ مادر شهید آنقدر به هم احساس نزدیکی می کردیم که وقتی هوای رفتن به جبهه در سر داشت، یک روز آمد پیشم و صادقانه به من گفت: مادر، چیزی به آقا نگویی ها، من می خواهم شناسنامه…

خاطرات, درباره شهید

قول به خواهر

شهید عزت الله اوضح به روایتِ خواهر شهید من دو سال از عزت الله کوچکتر بودم، اما در ظاهر، گویی دوقلو بودیم. ارتباط خوبی با هم داشتیم و خیلی به هم وابسته بودیم. یادم می آید وقتی که ترکش به سرش خورده بود…

خاطرات, درباره شهید

مادر قهرمان

شهید عزت الله اوضح به روایت مادر شهید وقتی که عزت الله به سختی برای بار دوم مجروح و در بیمارستان بستری شده بود، بر خلاف بار اول که نمی خواست به زحمت بیفتیم و به بیمارستان برویم، خودش تماس گرفت و گفت:…

خاطرات

عمر باعزت

شهید عزت‌الله اوضح به روایت پدر: عمر با عزت عزت الله 14 ساله بود که قدم به جبهه گذاشت و عمر با عزت عزت الله، 21 سال شد. او فرزند دوم ما بود و خدا به عزت او، ما را عزت بخشید. کارگر…

زیارت مجازی

مزار شهید عزت الله اوضح

مزار شهید عزت الله اوضح اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ‏ یا اَوْلِیآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَصْفِیآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ، سلام بر شما اى اولیای خدا و دوستانش. سلام بر شما اى برگزیدگان خدا و دوستدارانش. اَلسَّلامُ‏ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ…

خانهدسته‌هاحساب کاربریسبد خرید
جستجو کردن