خاطرات, درباره شهید

ورزیده و سریع

خاطره برادر میثم محمودی درباره شهید کلهر   یکی از برادرها تعریف می‌کرد که: در ادامه‌ی عملیات فتح المبین در چنانه، حدود ۷۰ ، ۸۰ نفر از بعثی‌ها را اسیر کرده بودیم و می‌خواستیم منتقلشان کنیم به عقب. حاج یدالله کلهر هم آنجا حضور…

خاطرات, درباره شهید

التماس دعا

شهید حاج یدالله کلهر به روایت برادر حمید پارسا   پیش از عملیات والفجر مقدماتی؛ یک بار، دمادم صبح بود که بلند شدم برای نماز صبح. در مناطق جنگی رسم بر این بود که توی اردوگاه، همیشه یک ساعت قبل از نماز صبح،…

خاطرات, درباره شهید

متواضعانه

حاج یدالله خیلی با بچه‌ها متواضعانه برخورد می‌کرد در هر مقامی که بود فرقی نمی‌کرد و تغییری در رفتارش ایجاد نمی‌شد می‌آمد و خیلی صمیمانه مانند بقیه با بچه‌ها بازی می‌کرد. در پادگان ابوذر با بچه‌ها والیبال بازی می‌کردیم قرار بود هرکه حین…

خاطرات, درباره شهید

مستقیم جبهه

سردار شهید حاج یدالله کلهر به روایتِ همسر شهید   سال 1359 ازدواج کردیم. یک هفته بیشتر از عروسی‌مان نگذشته بود که راهی جبهه شد. دیگر تمام فکر و ذکرش شده بود جنگ و جبهه. در طول 6 سالی که از زندگی مشترکمان می‌گذشت،…

خاطرات, درباره شهید

فرمانده نابغه

خاطره از برادر تقی زاده درباره سردار شهید کلهر   در عملیات ام‌الرصاص، حسابی کار گره خورده بود... زیر آتش سنگین خمپاره‌ها در نخلستان میان کرتها نشسته بودیم و نمی‌دانستیم چه کار کنیم. شرایط بسیار سخت بود و تصمیم گیری در آن لحظه، بسیار…

خاطرات, درباره شهید

گرمای محبت

خاطره برادر احمد شجاعی درباره سردار شهید حاج یدالله کلهر   یک بار در منطقه، به همراه حاج یدالله و حاج علی فضلی در موقعیت سختی قرار گرفته بودیم. هوا سرد بود و امکانات زیادی هم نداشتیم. آنموقع هنوز مجروحیت‌های قبلی حاج یدالله خوب…

خاطرات, درباره شهید

دوقلوهای عملیاتی

سردار شهید حاج یدالله کلهر به روایتِ سردار حاج علی فضلی   یکی فرمانده لشکر بود و دیگری، قائم مقام اما همه از آنها به عنوان «دوقلوهای عملیاتی» نام می‌بردند. حالا یکی مانده و دیگری پر کشیده اما گویی هنوز این پیوند رفاقت و…

خاطرات, درباره شهید

چون کوه، با صلابت

سردار شهید کلهر به روایتِ سردار خادم در عملیات والفجر 8، وقتی که سردار فضلی فرمانده لشکر مجروح شد، علم و پرچم به دست شهید کلهر افتاد و آنجا بود که ارتباطمان بیش از پیش شد. به تعبیری می توانم بگویم که کلهر، در…

خاطرات, درباره شهید

هوش فرماندهی

خاطره سردار فضلی درباره شهید کلهر   در مقطعی ما در تیپ المهدی(عج) بودیم. در عملیات بیت المقدس باید یک تک پشتیبانی انجام می‌دادیم و بعد می‌رفتیم برای عملیات اصلی. بچه‌ها پیشروی کرده بودند و ما هم سوار بر جیپ، از نیروها سبقت گرفته…

خانهدسته‌هاحساب کاربریسبد خرید
جستجو کردن