گذرنامهی بهشت
درباره شهید حسینعلی کلهر به روایتِ همسر شهید یکبار به سفر حج رفته بود و این بار قول داده بود با هم برویم. همۀ کارهایمان را کرده بودیم. فقط مانده بود گذرنامۀ حاج حسینعلی. مهیای سفر حج بودیم که زمزمۀ عملیات شد... خبر…
راست قامتان…
درباره شهید حمیدرضا دهقانی عقیل آبادی به روایتِ همرزم شهید به خط مقدم که میرفتیم، حمیدرضا دهقانی در طول مسیر، نوحه «هر لحظه میرسد بوی کربلا» را میخواند و بچهها سینه میزدند.» با سوز صدا و نوای دلنشینش، حال و هوای خاصی به…
در آغوش آب…
شهادت سید محمود اعتصامی نیمه شب ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ عملیات والفجر ۸ که یک عملیات آبی-خاکی بود، آغاز شد… نیروها با قایق از اروندرود می گذشتند و می رفتند به سمت جزیره ام الرصاص. دشمن آتش خود را می ریخت روی اروند. بعضی همان وسط…
رضایتمندانه با رضا
درباره شهید رضا عبدی (فرمانده گردان قمر بنی هاشم) به روایتِ همسر شهید آشناییمان از طریق بسیج مسجد بود. هر دو عضو بسیج مسجد بودیم؛ من در واحد خواهران و او در واحد برادران. زندگیام با رضا، با سفر به مشهد مقدس و…
قدم زدن در خیابان های کرج…
شهید حسن احسانی نژاد به روایتِ برادر شهیدی (همرزم شهید): شهید احسانی نژاد از معدود کسانی بود که بامدرک کارشناسی وارد سپاه شد. وی هم به لحاظ رشته تحصیلی و هم به لحاظ روحیه و ویژگی های اخلاقی، یک مدیر خوب بود. ***…
اولین جلسه تدوین تاریخ رزم عملیات کربلای ۱
بحول و قوه الهی اولین جلسه تدوین تاریخ رزم عملیات غرورآفرین کربلای1 با حضور سردار کرمی، سردار خادم ، سردار تقی زاده آقایان مرادیان، مرادخانی، عاطفی، کاند، دهقان، طاهری و اسماعیلی در روز شنبه 2 اسفند ماه برگزار گردید. در این جلسه جمعی…
اولین شهید گروهان ایثار گردان حضرت علی اکبر(ع) در عملیات والفجر ۸
طلبه شهید امــیر چـمنی به روایت همرزمش؛ نعمت الله عزیزی لعل آبادی سال ۱۳۶۴ که برای اولین بار از طرف واحد بسیج سپاه پاسداران کرج به منطقه جنوب اعزام شدم. از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم. پس از طی مسافتی طولانی در…
با دیدن حال خوب پسرم در خواب، حالم خوب شد…
به روایتِ فاطمه چیذری؛ مادر شهید حمیدرضا دهقانی عقیل آبادی دلشوره ام از همان روزی شروع شد که مسئول بسیج مسجد چیذر زنگ زد و گفت: حمیدرضا شنبه عازم جبهه است! حتی وقتی همسرم گفت نگران نباش! حمیدرضا که هنوز خدمت سربازیش تمام…
شهیدی که پس از شهادتش دارای ۶ دختر شد!
به روایتِ رقیه محسن دوست؛ همسر شهید حمید خدایی همسرم که شهید شد، 18 سال بیشتر نداشتم. با کودکی 14 ماهه و کودک دیگری در راه... خودم را آماده کردم برای یک زندگی سخت... اما زندگی ما با وارد شدن 6 دختر، شیرین…