برچسب: شهید عزت الله اوضح

۰

روزگار سخت

شهید عزت الله اوضح به روایتِ مادر شهید آنقدر به هم احساس نزدیکی می کردیم که وقتی هوای رفتن به جبهه در سر داشت، یک روز آمد پیشم و صادقانه به من گفت: مادر،...

۰

قول به خواهر

شهید عزت الله اوضح به روایتِ خواهر شهید من دو سال از عزت الله کوچکتر بودم، اما در ظاهر، گویی دوقلو بودیم. ارتباط خوبی با هم داشتیم و خیلی به هم وابسته بودیم. یادم...

۰

مادر قهرمان

شهید عزت الله اوضح به روایت مادر شهید وقتی که عزت الله به سختی برای بار دوم مجروح و در بیمارستان بستری شده بود، بر خلاف بار اول که نمی خواست به زحمت بیفتیم...

۰

برادرِ نکته سنج

شهید عزت الله اوضح به روایتِ خواهر شهید عاشق برادرم بودم. یادم می آید که یک بار او را به همراه دوستانش در خیابان دیدم. لبخندی به او زدم، اما نگاه سردی به من...

۰

عمر باعزت

شهید عزت‌الله اوضح به روایت پدر: عمر با عزت عزت الله ۱۴ ساله بود که قدم به جبهه گذاشت و عمر با عزت عزت الله، ۲۱ سال شد. او فرزند دوم ما بود و...

۰

مزار شهید عزت الله اوضح

مزار شهید عزت الله اوضح اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ‏ یا اَوْلِیآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَصْفِیآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ، سلام بر شما اى اولیای خدا و دوستانش. سلام بر شما اى برگزیدگان خدا و دوستدارانش. اَلسَّلامُ‏...

۲

حال خوش

خاطرات دستنوشته شهید «عزت الله اوضح» در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۶۴

۱

ببار بارون

منطقه خیلی حساس بود، طوری که به نظرم می‌آمد یا اروندرود باید از خون بچه‌ها قرمز شود و یا اینکه خداوند باید یاری‌مان می‌کرد.