چشمان روشن شده به جمال مادر
شهید عزت الله اوضح به روایتِ مادر شهید دومین بار بود که عزت الله در جبهه مجروح می شد. این بار ترکش به سر او خورده بود و تا مرز شهادت رفته بود. همرزمانش که تصور کرده بودند شهید شده، او را همراه…
پنجمین سالگرد شهادت جهان آرای موصل
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: "شهید نصیری یکی از اولیای الهی بود که در جامعه ما مخفی بود." پنجمين سالگرد شهادت سردار شهيد مدافع حرم حاج شعبان نصيري برگزار میشود. زمان: سهشنبه ۱۰ خرداد ماه ۱۴۰۱ - ساعت ۱۵:۳۰مکان : تهران، سالن سوره…
هنوز از لیوان چای، بخار بلند میشد!
خاطره سردار حاج علی فضلی از فتح خرمشهر: خاطره سردار فضلی به مناسبت چهلمین سالگرد فتح خرمشهر در جلسه تدوین تاریخ شفاهی لشکر اردیبهشت 1401 * * * به قرارگاه فراخوانده شدم و همراه با شهید کلهر به آنجا رفتیم. وارد قرارگاه که…
اولین نفر – آخرین نفر
شهید نصرالله جورکش به روایت محمدحسن مبحوت بارها به جبهه رفته و تا سر حد شهادت پیش رفته بود، اما اغلب دوستانش از خدمات او کمتر چیزی میدانستند. حاج نصرالله هیچ وقت از خودش چیزی نمیگفت. * * * اواخر دورهی آموزشیام، یکروز…
شیعۀ مظلوم
درباره شهید نصرالله جورکش بعد از پیروزی بزرگ رزمندگان در عملیات کربلای 5؛ تعدادی از سختکوشان این عملیات درخشان، تشویق و به زیارت خانهی خدا رفتند. نصرالله جورکش و برادر بزرگش حاج رضا نیز جزو زائرین حج ابراهیمی آن سال شدند. حجی که…
شهید دغدغهمند
شهید نصرالله جورکش به روایت سردار خادم الحسینی نسبت به امام خمینی عشق خالصانه و پاکی داشت. نام امام؛ جلای قلبش بود. اسم امام که میآمد، اشک در چشمانش حلقه میزد. روی مواضع امام خیلی تاکید میکرد و میگفت: به رهبر نگاه کنید.…
رو در رو با خدا
شهید نصرالله جورکش به روایت برادر محمدحسن مبحوت یقین داشتم ارتباط روحی خاصی با خدا دارد که اینچنین به وجد میآید. دل به دریا زدم و عاقبت، یکروز رفتم سراغش. با کمی مِن مِن و این پا و آن پا کردن، گفتم: انگار…
جلسه تدوین تاریخ رزم لشکر۱۰ سیدالشهدا (ع)
امروز سه شنبه 27 اردیبهشت 1401 جلسه تدوین تاریخ رزم لشکر۱۰حضرت سیدالشهدا(علیه السلام ) باحضورسردارحاج علی فضلی در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد. در این جلسه گزارش قرارگاه شهید صادقی که مسوولیت عملیات های شمالغرب لشگر10 در سال های 1366 و ابتدای…
آرزوهایی که رنگ عوض کردند
خاطره دکتر داریوش شکیبی درباره شهید رضا برومند مدتی از دوران نوجوانیام را افتخار داشتم که با دو شهید عزیز شهید رضا برومند و شهید محسن چراغی، در دبیرستان مرحوم محمد نراقی در محله نیاوران تهران همکلاس و دوست بودم... سال 1365 بود...…
سختتر از عملیات!
به خاطر دارم که از پادگان امام علی سنندج، رفتیم به "دوپازه" جهت پدافندی. بعد از حدود یکماه پدافندی، ما را به اردوگاه قائم بردند و از آنجا نیز، چند روز بعد، سوار بر کامیون رفتیم تا پل سیدالشهدا علیه السلام. به پل…