هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا

به روایت هم‌رزمان

عراق پاتک سختی در منطقه داشت.

سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از هیچ چی نترسید»

گفتیم: «برادر محمدی‌نیا، ما نیروهایمان نسبت به دشمن کم است، مهماتمان هم رو به اتمام است و نیروهای دشمن هم آنطور که با دوربین دیدیم و با چشم هم دیده می‌شود، خیلی زیادند. ما از این می ترسیم که یک وقت این منطقه را از دست بدهیم!»

 او که مثل همیشه، لبخندی روی لبش بود، گفت: «اصغر از چی می‌ترسی؟ آنها هیچی نیستند همین الان با یک کلاش، یک تیر بار و یک آرپی جی همه اینها را می‌شود زمین‌گیر کرد!»

و واقعا این کار را  انجام داد.

اینطور نبود که بنشیند توی سنگر و عملیات را هدایت کند. خودش در صحنه قرار می‌گرفت و نیروها را هدایت می‌کرد و در همین حال پیشرو بود و باعث قوت بخشیدن به نیروهای خودی و کم کردن روحیه دشمن هم می‌شد.

و شهادت، مزد چنین کسانی است…

صفحه شهید بهمن محمدی نیا

سایر شهدا

یک دیدگاه

  1. ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ در ۹:۳۲ ق٫ظ

    ناشناس

    پاسخ

    ایام خوش ان بود که با عشق بسررفت باقی همه بی حاصلی وبی خبری بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهدسته‌هاحساب کاربریسبد خرید
جستجو کردن