تیپ ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام، هنوز نوپا به حساب می آمد. چند فرمانده آمده بودند و رفته بودند. اتفاقاتی افتاده بود که تیپ، از رفتن به عملیاتها کنار گذاشته شده بود.
تا آنکه خرداد سال ۶۴ حاج علی فضلی به عنوان پنجمین فرمانده تیپ انتخاب شد. حاج علی حدود ۲۰ روزی را به بخش های مختلف مربوط به تیپ در پادگان دوکوهه سر زد و با مکانها و محل استقرار گردانها آشنا شد.
بعد خیلی سریع تیپ را آماده کرد و عملیاتی را در منطقه فکه انجام داد. در کمتر از دو روز بعد از آن، عملیاتی هم با نام عاشورای ۳ انجام داد.
بدین ترتیب، تیپ ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام با فرماندهی حاج علی فضلی، هم در نگاه فرماندهان داخل و هم دشمن، مجددا به عنوان یک قوه عملیاتی دیده شد.
عملیات بعد؛ عملیات بزرگ والفجر ۸ بود.
حاجعلی فضلی با آنکه خودش از مجروحان سخت عملیاتها بود و بدنش چند بار به شدت مجروح شده بود و از نظر جسمانی نباید خیلی تلاش میکرد، اما دائم در رفت و آمد بود. از اهواز به جبهه آبادان و خرمشهر میرفت که نزدیک منطقه باشد و آموزش بچههای غواص را نیز نظارت کند. همزمان اطلاعات نیروهای اطلاعاتی را هم بگیرد و…
تیپ ۱۰ سیدالشهدا در این عملیات هم خوش درخشید. تا جایی که ارتقاء یافت و به لشکر تبدیل شد.
آری با آمدن حاج علی؛ پنجمین فرمانده، به مدد پنج تن آل عباء، لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) منسجم شد و دوباره جان گرفت. تا جایی که به لحاظ امکانات و نیروی انسانی، از سایر لشکرها هم یک سر و گردن بالاتر بود.
دیگر طوری شده بود که وقتی لشکر دیگری میخواست کار اطلاعاتی کند، از بچههای لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام کمک میگرفت.
دیگر لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام معروف شده بود به “لشکر خط شکن“
۲ Comments
۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ at ۴:۰۰ ب٫ظ
عبدالزهرا علوی
زنده باشی فرمانده
۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ at ۳:۵۹ ب٫ظ
بی نام
سردار حاج فضلی هم در مبدان جنگ فرمانده بود هم بر دلهای رزمندگان فرمانده بود