صفرعلی جعفرپور
خاطرات

چراغ‌خاموش تا ته گودال!

خاطره برادر صفرعلی جعفرپور درباره عملیات والفجر 8 با توجه به اینکه مقررشده بود برای انحراف دشمن بعثی و سرگرم کردن آنها در شب قبل اجرای عملیات والفجر۸؛ عملیات ایذایی در جزیره ام الرصاص توسط لشکر۱۰ سیدالشهدا( ع) انجام گیرد؛ لذا در روزهای…

خاطرات

درس ولایت پذیری

درباره شهید حاج حسین اسکندرلو به نقل از برادر محمد جعفری   عملیات والفجر 8 تازه تمام شده بود. فرمانده لشکر مجروح شده و رفته بود برای درمان، شهید میررضی هم در منطقه حضور نداشت. مسئولیت لشکر را برادر فتح الله نظری موقتا…

خاطرات

همان اولین بار عاشقش شدم!

شهید حسن احسانی نژاد به روایت برادر علی معینی (همرزم شهید): پیش از آنکه شهید احسانی نژاد را ببینم، تعریفش را شنیده بودم. فرمانده وقت سپاه کرج آنچنان از او تعریف کرد که تمام نیروهای منطقه 10 تهران مشتاق بودند هر چه زودتر…

خاطرات

اولین پایگاه بسیج!

شهید حسن احسانی نژاد به روایتِ برادر ملا نوری (همرزم شهید): اوایل انقلاب من به همراه تعدادی از جوانان در گروهی به نام "المراقبون"، منتسب به آقای خلخالی، در کرج فعالیت می کردیم. این گروه به جوانان آموزش نظامی و مسلحانه می داد.…

خاطرات

خیلی کار داریم!

شهید حسن احسانی نژاد به روایتِ آقای جهان خواه (پدر همسر شهید): در محل کارم بودم. ساعت حدود 9 صبح بود که حالتی بین خواب و بیداری به من دست داد. احساس کردم چهار نفر از چادری بیرون آمدند. آقای احسانی نژاد هم…

خاطرات

در آغوش آب…

شهادت سید محمود اعتصامی نیمه شب ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ عملیات والفجر ۸ که یک عملیات آبی-خاکی بود، آغاز شد… نیروها با قایق از اروندرود می گذشتند و می رفتند به سمت جزیره ام الرصاص. دشمن آتش خود را می ریخت روی اروند. بعضی همان وسط…

خاطرات

قدم زدن در خیابان های کرج…

شهید حسن احسانی نژاد به روایتِ برادر شهیدی (همرزم شهید): شهید احسانی نژاد از معدود کسانی بود که بامدرک کارشناسی وارد سپاه شد. وی هم به لحاظ رشته تحصیلی و هم به لحاظ روحیه و ویژگی های اخلاقی، یک مدیر خوب بود. ***…

خاطرات

اولین شهید گروهان ایثار گردان حضرت علی اکبر(ع) در عملیات والفجر ۸

طلبه شهید امــیر چـمنی به روایت همرزمش؛ نعمت الله عزیزی لعل آبادی   سال ۱۳۶۴ که برای اولین بار از طرف واحد بسیج سپاه پاسداران کرج به منطقه جنوب اعزام شدم. از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم. پس از طی مسافتی طولانی در…

خاطرات

۶۰ ماه کار در ۶ ماه زمان!

شهید حسن احسانی نژاد به روایت برادر علی کرمی (همرزم شهید): شهید حسن احسانی نژاد به سختی توانست فرماندهان را راضی کند تا با جبهه رفتنش موافقت کنند. پس از ورود ایشان به منطقه، با توجه به شناختی که از وی وجود داشت،…

خانهدسته‌هاحساب کاربریسبد خرید
جستجو کردن