شهید محمد جعفر یزدی

شهید محمد جعفر یزدی

نـام پـدر : غلامحسین

نام مادر: زیوربانو

تـاریخ تـولـد : ۲۰/مرداد/۱۳۴۵

مـحل تـولـد : کرج – اشتهارد

سـن : ۲۱ سال

وضـعیت تاهل : مجرد

تـاریخ شـهادت : ۱۶/تیر/۱۳۶۶

مـحل شـهادت : ماووت

عـملیـات : نصر ۴

گردان: نامشخص

مـزار : اشتهارد – امامزاده ام کبری و ام صغری

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

زندگینامه شهید محمدجعفر یزدی

شهید محمدجعفر یزدی در بیستم مردادماه ۱۳۴۵، در اشتهارد از توابع کرج دیده به‌جهان گشود. پدرش غلامحسین، کشاورزی می‌کرد و مادرش زیوربانو نام داشت. وی بعد از گذراندن دوران طفولیت خویش در نزد خانواده در سن ۷ سالگی وارد مدرسه شد و تحصیلات خود را تا کلاس چهارم نظری در رشته تجربی در همان محل سکونت خود سپری کرد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی او فعالیت خود را در بسیج شروع کرد و با شروع جنگ به سوی جبهه شتافت تا سرانجام در شانزدهم تیرماه ۱۳۶۶، در منطقه عملیاتی ماووت به عنوان بسیجی دیده بان، در اثر اصابت ترکش دشمن بعثی به‌فیض عظیم شهادت نائل شد. تربت پاکش در گلزار شهدای اشتهارد نمادی از ایثار و مقاومت در راه وطن است.

در اشتهارد، کوچه ای به نام شهید محمدجعفر یزدی مزین شده است.

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

وصیت‌نامه شهید محمدجعفر یزدی

«مرگ سرخ»و «صبر سرخ» توصیه شهید «محمدجعفر یزدی»

بسم الله الرحمن الرحیم

به‌نام خدایى که مبداء هر وجودى و مرجع همه اشیاء است. سپاس و شکر مخصوص خدایى‌ست که ظاهر است و طاهر با عزت و جلالش در کمال خفاء و ظاهر است با آیینه وجودش و انعکاس نورش.

سپاس خدایى را که ما را به‌حقیقت توجه و بازگشت از گناه راهنمایى کرد. سلام بر اصل انوار و راز ما از سر الاسرار و جلوه‌گاه حقیقت و ذات حق نبى اکرم (ص) که درود خداوند بر او و فرزندانش باد خصوصا جانشین آن حضرت على (ع) که در عالم جبروت و لاهوت با حقیقت او متحد است.

سلام بر سرور شهیدان و سالار مجاهدین اسلام حضرت حسین‌بن‌على(ع) سلام بر پیشگاه بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفدا حضرت ولى عصر(عج) رهبر معصوم و نایب بر حقش روح خدا خمینى‌کبیر چنین مبارزه‌اى را به ‌ما آموخت.

سلام بر شما، اى انصار دین‌الله، اى عزیزان که درس شهادت را در دانشگاه آموختید و چون کبوترهاى عاشق بى‌پروا از دشت‌هاى خون و آتش با فریاد الله‌اکبر سوى معشوق پرکشیدید و درود بر شما که پاسداران شط خون تا دریاى بیکران شهادتید. شهیدان کربلاى ایران اکنون که به‌پیشگاه او راه یافته‌اید؛ براى ما آرزوى شهادت نمایید. تا شاید ما هم به‌خیل شما بپیوندیم.

پدرجان و مادر جان، می‌دانم آن‌طور که باید در خدمت شما باشم، نبودم و نتوانستم جبران زحماتى را که براى به‌ثمر رساندن من کردید، انجام وظیفه نمایم. من از بیان خوبی‌هایى که در حقم کرده‌اید عاجزم و امیدوارم از قصور من درگذرید و حلالم کنید.

مادر جان، اگر سعادتى نصیبم شد و خدا از گناهانى که مرتکب شده‌ام، درگذشت، اگر توانستم مقام عظیم شهادت را کسب کنم، در سوگم اشک مریز؛ زیرا امام بزرگوار ما در سوگ فرزندش اشک نریخت چون می‌دانست که رضاى خدا در این امر است. برایم جامه‌سیاه بر تن مکن. که هنگام دامادى من روزى است که شتاب‌زنان به‌سوى معشوقم مى روم اگر می‌خواهید بر امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن یارانش بگریید که تا به‌حال همانند آنها خلق نشده است بر هفتاد و دو تن از یاران حسین زمانمان گریه کنید. بر شهید مظلوم بهشتى و بر شهداى محراب که على‌وار جان‌به‌جان آفرین تسلیم کردند، بر اساتید ارزشمند که نظیرشان را نمی‌توانیم بیابیم، امیدوارم به‌جاى گریه بر من از خداوند غفور و رحیم طلب عفو و آمرزش نمایید.

مادر و پدر، برادرانم، خواهرانم، ان‌شاءالله شما هم مثل خانواده شهدا باشید که با صبرشان همان کارى را کردند که فرزندشان با شهادتش کرد. صبورانى چون مادران و پدران شهدا در هر نفس به‌شهادتى می‌رسند که استمرار دارد و پیام‌دهنده است.

پدران و مادران شهدا، فرزندان شما مرگ سرخ را براى این نسل تفسیر کردند و شما صبر سرخ را پیشه کنید. خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتب محمد(ص) و على(ع) می‌کنم. مفتخرم که ایدئولوژیم اسلام است اسلامى که به‌ما فهماند چگونه بیاندیشیم و راهمان را انتخاب کنیم.

اى کاش، مى‌توانستم هزار بار به‌دست دشمن خدا کشته شده و دوباره زنده شوم تا دینم را نسبت به‌شیران روز و زاهدان شب، به‌پیرمردان پنجاه شصت ساله و به‌نوجوانان عزیزى که رهبر انقلاب، آنها را رهبر خود می‌داند، به شهدا و مجروحین ادا کنم.

اى کاش، مى‌توانستم با این کار به دشمنان اسلام بفهمانم که پیرو خط انبیاء و امامان چه کسى است ما را از مرگ باکى نیست، ما براى کشته شدن آماده‌ایم و با خداى خویش پیمان بسته‌ایم که یزیدیان زمان را از روى زمین محو کرده و زمینه را براى ظهور حضرت ولى عصر امام زمان (عج) آماده سازیم. امیدوارم راه امامان را که راه رسیدن به لقاءالله است فراموش نکنیم و این قلب تپنده مستضعفین جهان را تنها نگذارید. یا ربّ، تو را قسم به‌سوز دل از دست رفتگان، تو را قسم به انبیاء و اوصیاء که راهت را برگزیدند، تو را قسم به اولیاء و این پیر جماران یار محرومان و عارف بزرگ زمان را تا ظهور مهدى موعود (عج) و حتى کنار آن حضرت حفظ فرما.

بارالها، پروردگارا به محمدت سوگند، گرانبهاتر از خونم متاعى ندارم و اینک این خون و جان بى‌مقدارم را به‎تو تقدیم می‌کنم. امیدوارم این هدیه را از بنده سرا پا تقصیرت بپذیرى و مرا در شمار سربازان حضرت ولى عصر آرزویم را که همان نعمت گرانبهاى شهادت است، مورد اجابت قرار داده و این بنده حقیر را جزء غلامان سرور شهیدان قرار دهى.

و این بنده حقیر را جزء غلامان سرور شهیدان قرار دهى.

إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ ….

بارالها، معبودم، معشوقا، مولاى من توفیق جهاد اعظم را نصیبم فرما تا معناى عبودیت ذاتى برایم محقق شود و توفیق طاعت را عطاکن که بتوانم از راه آن قدم در راهى نهم که فنا مطلق در ذات تو نتیجه آن است.

تا آیه: « یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ (۲۷) ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَهً مَّرْضِیَّهً (۲۸) فَادْخُلِى فِى عِبَادِى (۲۹) وَادْخُلِى جَنَّتِى‏ (۳۰)». در مورد ما هم صدق کند امیدوارم دوستان عزیز و بزرگوارانم مرا حلال کنند. از مخلصان درگه الهى تقاضا دارم؛ وقتى در دل شب با خداى تبارک و تعالى راز و نیاز مى‎کنند این بنده حقیر را از یاد نبرده و از خداى متعال بخواهند که توفیق شهادت را نصیبم فرماید و تقاضا دارم از همکلاسیانم که همیشه ثابت قدم باشید و به‌خدا پناهنده و تکیه کنید چون خدا بهترین حافظ و مهربان‌ترین نگهبان است. هر کس که به‌او پناه برد دژى استوار و قلعه‌اى محکم یافته‌است که از باد و باران و حوادث گزند نخواهد دید و پیوسته کامیاب خواهد بود و براى علم و دانش به ‌شما خواهم گفت که فقط علم و دانش را براى خدا بخوانید که به‌غیر از این فایده‌اى ندارد، بدانید که در دانش‌هاى گوناگون آن دانش از همه گرانبهاتر است که نفعش در جهت محیط گرانبهاتر باشد. علم که سودمند نباشد و قوم را به‌سر منزل خوشبختى سوق ندهد، علم نیست و در پایان تقاضا دارم از شما پدرم و مادرم که مرا در قبرستان امام‌زاده معصوم ام‌کبرى و ام‌صغرى درکنار دیگر شهدا دفن کنید که نور آنها قبر مرا نورانى کند. والسلام.

بیست و یکم اسفند ماه  1365

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

یک دیدگاه

  1. ۱۲ دی ۱۴۰۰ در ۴:۲۱ ب٫ظ

    نورمحمد زارع

    پاسخ

    همسنگرای این شهید توعملیات نصر ۴
    روح‌الله اسلامی فرمانده گردان
    نجی الله نقدی فرمانده گروهان
    ۰۰۰۰۰ رنجه بچه آبادان معاون گروهان
    نصرت‌الله زمانی فرمانده دسته
    محمد کاظمی
    حسن آجرلو
    محمد باقر بیانی( شهید)
    ابراهیم زارع
    علیرضا دانشمند
    حسن شاه بختی( شهید)
    ابراهیم دهقان( مجروح)
    عباس یوسفی
    سعید مشایخی

    فقط اینا را یادم هست هرجا هستید خدا نگهدار تون باشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search