شهید یوسف جعفرقلی اولین روز از آخرین ماه سال ۱۳۴۳ در شهرری به دنیا آمد. مادرش زمانی که به پنج سالگی رسید او را به مکتب گذاشت و به مدت دو سال در آنجا کلام خدا را فرا گرفت. یوسف آنقدر در آموزش خوب عمل کرد که رضایت استاد خود را جلب نمود. او قبل از آن که به سن تکلیف برسد نماز خواندن را شروع کرد و از سن ۹ سالگی روزه گرفت.
رفتن یوسف به مقطع راهنمایی با پیروزی انقلاب اسلامی همراه شد و به تبع آن فعالیتها و اوقات فراغت یوسف بیشتر در مسجد خلاصه می شد. او روی دیوارها شعار می نوشت و ندای «الله اکبر خمینی رهبر» سر می داد.
یک سال از پیروزی انقلاب گذشته بود که وارد بسیج شد و شروع به فعالیت و دفاع از ارزش ها و آرمانهای انقلاب کرد. مدتی بعد پس از شروع جنگ تحمیلی دوره های آموزش نظامی را از سر گذراند و به کردستان اعزام شد و سه ماه و نیم آنجا ماند. سال ۱۳۶۱ به عضویت سپاه درآمد و مسئولیت وی گشت شهری سقز بود.
در سال ۱۳۶۲ به دلیل این که یک هفته در محاصره دشمن گرفتار شده بودند به بیماری حصبه و تیروئید مبتلا و به مدت ۱۵ روز در بیمارستان بستری شد. بیماری بدنش را ضعیف کرد و درمانش یک ماه به طول انجامید. اوضاع خوبی نداشت، طوری که شهید وقتی مادرش به ملاقاتش آمده بود گفت: «یادتان باشد که چند نماز به خدا بدهکارم.»
به محض اینکه کمی سر پا شد، باز به کردستان برگشت. وقتی به کردستان رسید، چون سرپرستی مادر و خواهرهایش به عهده او بود او را به تهران منتقل کردند. اما دوام نیاورد و باز سوی جبهه شتافت. در عملیات خیبر شرکت کرد و مجروح شد. به خاطر همین مجروحیت یک ماه در بیمارستان کرج به سر برد و به تجویز دکتر یک ماه هم در تهران ماندگار شد اما دوباره به جزیره مجنون رفت و خدمت به اسلام و انقلاب را از سر گرفت.
سرانجام ۱۰ شهریور ۱۳۶۵ ساعت ۸ صبح وقتی از عملیات برمیگشت توسط ترکش راکت هواپیما به درجه رفیع شهادت نائل آمد و دوازده روز بعد پیکرش را از ارومیه به تهران انتقال داده و به خاک سپردند.