شهید اکبر کریمی

نام : اکبر

نام خانوادگی : کریمی مرجقل

نام مادر :

نام پدر : ابراهیم

تاریخ تولد : ۱۳۳۹

محل تولد : گیلان، شهر جمعه بازار، روستای مرجقل

وضعیت تاهل : –

میزان تحصیلات :

سن : ۲۶ سال

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۴

محل شهادت : شلمچه

عملیات: تکمیلی کربلای۵

یگان خدمتی : لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام

گردان: حضرت علی اکبر(ع)

مزار :

وصیتنامه
  • بسم الله الرحمن الرحیم

     و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بن احیاء عند ربهم یرزقون

    شهادت می دهم که خدا یکی است و معبودی جز او  نیست و خالق آسمان و زمین و هرچه در آن است می باشد و شهادت میدهم محمد (ص) فرستاده و نبی اوست و خاتم پیغمبران است و شهادت می دهم که امیرالمومنین امام اول من و یازده فرزند اسلام پاک او و حضرت زهرا(س) امامان بعد از ایشان هستند و آخر آنها امام زمان(عج) که در غیبت به سر می برد و با ظهورش زمین را از عدل و داد پر می کند.

    با درود و سلام به امام امت، رهبر مسلمانان جهان خمینی کبیر و سلام به روان پاک شهدای اسلام و درخواست صبر نزد درگاه خداوند متعال برای خانواده شهدا. این وصیتنامه حقیر اکبر کریمی است.

    تقاضا دارم مسائلی را که تذکر می‌دهم و درخواست می کنم عزیزانم رعایت کنند.

    وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنَا هرکس جهاد کند در راه خدا به راستی خدا او را هدایت می کند به راه خودش. خدا را صد هزار مرتبه شکر می کنم که مرا هدایت کرد. اگر او این راه را نشانم نمی داد و مرا هدایت نمی کرد معلوم نبود کجا بودم.

    بعد از خداوند، قرآن و پیغمبر و ائمه و سپس مادرم که بسیار زحمت مرا کشیده، شرمنده او هستم و درمانده ام از سپاسگذاری از زحماتش. که اگر درخت قلم شود و آسمان نوح شود و دریاها مرکب، توان یک شب بیداری مادر کنار فرزندش را ندارد. حالا من چگونه می خواهم این همه رنج او را جوابگو باشم؟ فقط دست او را می بوسم و از خدا می خواهم که جزای خیرش دهد.

    بعد از شهادت برادرم اصغر که در درون من چون شعله آتش زبانه کشید و جگرم را کباب کرد. برادرم، او را که خیلی دوست می داشتم. او با رفتنش روح مرا زنده کرد و به او و روح او قول دادم که راهش را ادامه دهم و تفنگ زمین افتاده اش را بردارم و این راه، راه اسلام را ادامه دهم. به یاد “شهید ابراهیم آرامش” که او را هم خیلی دوست داشتم و به یاد این دو شهید، وارد این گردان شدم تا از همین گردانی که الان هستم به طرف دشمن حرکت کنم و با دیگر رزمندگان به دشمن حمله کنیم. از برادرانم علی – بهمن – سیروس – عباس و حسنِ آرامش و دوستان حلالیت می طلبم. تمنا دارم اگر از ناحیه من آزاری به آنها رسیده است مرا عفو کنند.

    خواهرانم و فرزندانشان تقاضای حلالیت دارم و از آنها می خواهم که با گریه و شیون خود، مادرم را آزرده نکنند.

    از همه فامیل حلالیت می طلبم. از همسرم معذرت می خواهم که نتوانستم آنچنان که باید، وسایل رفاه و آسایش آنها را فراهم کنم و از او می خواهم که در شهادت من صبر کند تا خداوند با فضلش با ما رفتار کند.

    مقتضای زمان و نیاز اسلام بود که من به جبهه بروم و این دلیل بر آن نمی باشد که خدای نکرده علاقه ای به خانواده ام ندارم. دوست دارم که محسن مرا خوب تربیت کنی و به او درس اسلام یاد بدهی. قیم و سرپرست بچه ام و وکیل بچه من؛ برادرم سیروس می باشد.

    سیروس جان، برایم خرج نکنید. راضی نیستم. همۀ آن ها را به خدا می سپارم.

    التماس دعا

    ۱۲ اسفند ۱۳۶۵

    اکبر کریمی (اهواز)

نمایه محتوا : آرشیو سایت گردان حضرت علی اکبر(ع)

گالری تصاویر

سایر شهدا

شهدا

شهید مصطفی فیض آبادی

نام: سید مجید نام خانوادگی: حسینی هرات نام مادر: زهرا نام پدر: سید محمد تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۱۲/۲۲ محل تولد: تهران وضعیت تاهل: مجرد میزان تحصیلات: دانشجوی مهندسی مکانیک (دانشگاه صنعتی شریف) سن: ۲۱

شهید منوچهر اکبری (title)
شهدا

شهید منوچهر اکبری

نام: سید مجید نام خانوادگی: حسینی هرات نام مادر: زهرا نام پدر: سید محمد تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۱۲/۲۲ محل تولد: تهران وضعیت تاهل: مجرد میزان تحصیلات: دانشجوی مهندسی مکانیک (دانشگاه صنعتی شریف) سن: ۲۱

شهدا

شهید فضل‌الله قاسم پور

نام: سید مجید نام خانوادگی: حسینی هرات نام مادر: زهرا نام پدر: سید محمد تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۱۲/۲۲ محل تولد: تهران وضعیت تاهل: مجرد میزان تحصیلات: دانشجوی مهندسی مکانیک (دانشگاه صنعتی شریف) سن: ۲۱

شهدا

شهید علی گندمی محمدآبادی

نام: سید مجید نام خانوادگی: حسینی هرات نام مادر: زهرا نام پدر: سید محمد تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۱۲/۲۲ محل تولد: تهران وضعیت تاهل: مجرد میزان تحصیلات: دانشجوی مهندسی مکانیک (دانشگاه صنعتی شریف) سن: ۲۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search