بوی خوش بابا
در چهاردهمین روز از تابستان گرم ۱۴۰۰ قسمت شد تا برای دومین بار بنشینم پای خاطرات سردار احمدلو؛ فرمانده گردان المهدی(عج). از همان نخستین جلسه انگار نیرویی مرا میکشید پای صحبت سردار. وگرنه مرا...
در چهاردهمین روز از تابستان گرم ۱۴۰۰ قسمت شد تا برای دومین بار بنشینم پای خاطرات سردار احمدلو؛ فرمانده گردان المهدی(عج). از همان نخستین جلسه انگار نیرویی مرا میکشید پای صحبت سردار. وگرنه مرا...