

خاطراتی درباره شهید سعید ناصری
۲۶ دی ۱۴۰۰

بچه های علی آباد
۲۶ دی ۱۴۰۰

نگهبان محله
۲۴ دی ۱۴۰۰

کمی شبیه ارباب
۲۲ دی ۱۴۰۰

میتوانم گریه کنم؟!…
۱۳ دی ۱۴۰۰

بهاری که خزان شد…
۹ دی ۱۴۰۰

آهسته برو تا کمی نگاهت کنم
۷ دی ۱۴۰۰

لالایی های مادر
۱ دی ۱۴۰۰

پُلی از مدرسه به جبهه
۲۲ آذر ۱۴۰۰

سرزنشهای انگیزهبخش!
۱۶ آذر ۱۴۰۰

آخرین نامه
۱۳ آذر ۱۴۰۰

خاطراتی از شهیدان محمد و محمود موافق
۷ آذر ۱۴۰۰

خادم لشکر ۱۰
۲ آذر ۱۴۰۰

و خدایی که صبر میدهد
۳۰ آبان ۱۴۰۰

یک روز سرد، یک خانه گرم
۳۰ آبان ۱۴۰۰

خلنگزار اسارت
۲۹ آبان ۱۴۰۰

کوه غم
۲۶ آبان ۱۴۰۰

جنگ و لودرچی
۲۴ آبان ۱۴۰۰

شهید باران…!
۲۳ آبان ۱۴۰۰

چراغخاموش تا ته گودال!
۲۰ آبان ۱۴۰۰

عذاب وجدان
۱۵ آبان ۱۴۰۰

به خاطر بچه ها نرو!…
۱۱ آبان ۱۴۰۰

درگیری در اتاق فرماندهی!
۷ آبان ۱۴۰۰

سفرِ طولانی
۲۹ مهر ۱۴۰۰

صدایی که قوت قلبمان بود
۱۹ مهر ۱۴۰۰

تا خدا نخواهد!
۱۳ مهر ۱۴۰۰

فاطمه اش
۱۳ مهر ۱۴۰۰

چرا دفاع؟ چرا مقدس؟
۱ مهر ۱۴۰۰

اگر میماند…
۲۸ شهریور ۱۴۰۰

پیوستن به لشکریان سیدالشهدا (ع)
۲۱ شهریور ۱۴۰۰